برخاست= بلند شد

آموخت= یاد گرفت

برخی= بعضی

مختلف= گوناگون

حرف زدن= صحبت کردن، سخن گفتن

لازم= ضروری

یاور= یار

آن روز# آن شب

این# آن

گروهی# انفرادی

دانش آموز# آموزگار

ابتدا# انتها

چند دقیقه# چند ساعت

بعد# قبل

یک نفر# چند نفر

پس از# قبل از

نخست# آخر

اصلی# فرعی

پرتلاش# کم کار، تنبل

خیلی# کم

برخاست# نشست

همه ی مردم# بعضی از مردم

گذشته# آینده

برخی# همه ی

محلّی# ملی

با ارزش# بی ارزش

با اهمیت# بی اهمیت

بلند شد# نشست

با علاقه# بی علاقه

دوستان# دشمنان

بیشتر# کمتر

پیروی# سرپیچی

موفق شدن# شکست خوردن

شجاعانه# ترسو

با دقّت# بی دقّت

اجازه دادن# اجازه ندادن

خوشحالی# ناراحتی

جلوی کلاس# عقب کلاس

بحث، مبحث

نخست، نخستین

اصلی، اصیل، اصالت

تاریخ، مورّخ، مورّخه، تاریخی

معروف، عرفان

حافظ، حفظ

ملی، ملت، ملل

مناطق، منطقه

گنجینه، گنج

وظیفه، وظایف، موظف

آباد، آبادی، آبادان

هشت، هشتاد

رهبر، رهبری

توفیق، موفقیت

ارزن: دانه ی ریز و براق خوراکی که غذای بعضی از پرندگان است.

صمیمی: همدل و مهربان

شجاعانه: دلاورانه

رزمنده: جنگجو، مبارز

دفاع: نگه داری و محافظت، تلاش برای حفظ خود در برابر دشمن

دلاورانه: شجاعانه

رزمنده: جنگجو، مبارز

سربلندی: احساس افتخار داشتن

صنعت:  فن و حرفه

مرزنشینان: کسانی که در مناطق مرزی کشور زندگی می کنند.

ملی: مربوط به همه ی مردم یک کشور

موضوع: آنچه درباره ی آن گفتگو می شود.

همبستگی: همراهی، همدلی، اتحاد

وطن: میهن، کشور